به نام رب مهدی لب گشایم
سرودغیبتش رامی سرایم
سخن ازغربت مهدی زهراست
سخن ازبی وفایی منو ماست
غم مهدی غمی جانکاه باشد
ازآن کمترکسی آگاه باشد
کجایوسف چنین زندان کشیده
هزارویکصدوهفتادسال است
که میداند که مولادرچه حال است
فدای غربتش یاورندارد
به این غربت کسی باورندارد
به غیبت سوزواشک وآه دارد
چوجدخویش سردرچاه دارد
توگویی خاردرچشمش نشسته
دلش ازغفلت شیعه شکسته
قسم برصورت زهراکه نیلی ست
به رخساری که آزرده ز سیلی ست
دراین غم اشک آل الله جاریست
حدیث قرن ها چشم انتظاریست
به مهدی عرصه عالمچو تنگ است
چنین غفلت برای شیعه ننگ است
همه کردیم مهدی رافراموش
رسدهل من معین همواره برگوش
به سینه سوزهجرانش نداریم
خبرازاشک چشمانش نداریم
ولی اندوه اوبرما گران است
دعاگوی تمام شیعیان است
بیاهجرت کنیم اینک به سویش
ز رنج غربتش یادی نماییم
امام خویش رایاری نماییم
بیا زهرای اطهرشادسازیم
ز زندان یوسفش آزاد سازی
«اللهم عجل لولیک الفرج»
آخرین نظرات